معبود محبوب معشوق , چگونه مي توان شكر گذار بود اين همه لطف را , اگر خواسته هاي بيجاي دلم, چشم هايم را بر نعمات تو بست, ليك بدان شميمي بر روح رگهايم پيچيده كه نشآت گرفته از آغازين دم تو در نطفه اي بي جان بود و در شب دشتهاي بي كس كويري, تنها اميدم به نوري بود كه از ذات روشن تو مي تابيد ... قطعه اي از حرفهاي منو خدا ...
.:. قاصدك كاش نگويي كه خبر يادت نيست ... .:.