• وبلاگ : 
  • يادداشت : آن دو چشم درشت و سياه
  • نظرات : 7 خصوصي ، 70 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    سلام به خوبي واژه هايت و تشكر از محبت شما

    شاد شاد

    درود ....

    ممنون كه لينك كرده بودم ... من هم لينكت كردم

    تابعد ...

    درود ...

    ممنون از تبريكت ....

    ننوشتي .... خيلي وقته كه ميگذره !!

    ايام به كام

    تابعد ....

    سلام
    هنوز كه برنگشتين؟؟؟؟!!!!

    سلام همراز عزيزم

    چطوري؟

    ممنون كه سر زدي

    به نظر مي رسه شيريني و چايي ها تموم شده

    وبلاگت خيلي قشنگ

    موفق وموئد باشي

    شاد زي

    باباي

    سلام دوست من

    براستي كه ما هم بايد عشق را از پروانه ياد بگيريم.

    متن زيبايي بود.

    همراز عزيزم سلام

    خوشحالم كه اومدي شرمنده كردي

    در ضمن اگر مي خواهي فضا لازم در اينترنت براي فايلها از قبيل فيلم و عكس داشته باشي مي تواني به آدرس زير بروي

    www.box.net

    در اين فضا كه يك گيگابايت است مي تواني فايلها را قرار داده در ست مثل يك هارد ديسك مجازي و به راختي متواني آن را در وبلاگ به صورت لينك قرار دهي زيرا هر فايلي كه قرار مي دهي يك آدرس به آن ميدهد براي قرار دادن موسيقي در وبلاگ از آدرس زير استفاده كن

    http://www.naghmeh.com/music/music.asp

    موفق باشي

    نشسته ام در تاريکي و سکوت و
    غربتم را در گوش ستاره نجوا مي کنم ...
    تنها مانده ام ...
    تنها با خاطراتي کهنه و
    قلمي که ديگر ناي نوشتن و تاب اشک ندارد ...
    قلمي که براي دلخوشي من مي نويسد :
    غربت من هرچي که هست از با تو بودن بهتره ...!
    نمي دانم !
    تک تک لحظه هايم را غم دوري از تو فرا گرفته و
    با هر نفسي که بي تو مي کشم !
    مگر بي تو هم مي شود نفس کشيد !
    اين ها نفس نيست ، قفس است !

    فراموش نکنِيم

    بيدار شدن در سحرگاهان با دلي آماده پرواز و
    به جاي آوردن سپاس يک روز ديگر
    براي مهر ورزي
    آسوده به هنگام نيمروز و فرو رفتن در خلسه مهر
    و آنگاه به خواب رفتن در شب با دعايي در دل
    براي کساني که دوستشان داريم با نغمه
    ستايشي بر لب

    عشق يعني ...

    پروانه را گفتند:چون ميداني که تو را از وصل شمع جزسوختن نيست چراگرد وي ميگردي؟
    گفت: من حيات را از براي آن يک نفس مي خواهم که بسوزم!!

    سلام ممنون كه تشريف آوردين بازهم سرافراز بفرماييد ما هم به اميد حضور گرمتان هستيم

    سلام...

    مرسي كه بهم سر زدي و اينم بگم كه وبلاگ خوبي داري...

    بازم بهم سر بزني خوشحال مي شم...

    موفق باشي...

    خوش به حال اون پروانه كه حداقل تونسته اينقدر به محبوب خودش نزديك بشه ... اي كاش ...

    سلام

    چرا من نفهميده بودم كه به روز شدي؟؟؟؟؟؟؟؟

    شرمنده دير اومدم

    خوبيد؟

    عالي بود

    موفق باشي

    تا بعد

    مهربانا!
    با فروغ نگاهت، واژه هاي جانم، زيباترين ترانه ي عشق و شکر گزاري را تنها براي تو مي سرايند و جام ديدگانم از اشک نياز من و مهر تو لبريز مي گردد و من تنها با نوشيدن جرعه اي از سرچشمه ي بيداري نماز از تو مي خواهم که هيچگاه نعمت عافيت، صبوري و اميد را از زندگانيم نستانيَ
     <      1   2   3   4   5      >