کاش می شد قلب ها آباد بود!
کینه و غم ها به دست باد بود!
کاش می شد دل فراموشی نداشت!
نم نم باران هم آغوشی نداشت!
کاش می شد کاش های زندگی!
گم شوند پشت نقاب بندگی!
کاش می شد کاش ها مهمان شوند!
در میان غصه ها پنهان شوند!
کاش می شد آسمان غمگین نبود!
رد پای قهر و کینه رنگین نبود!
کاش می شد روی خط زندگی!
با تو باشم تا نهایت سادگی!
بهترین قصه دنیا ،قصه دو تا پرندست
هر کی که عاشقتره ،قلبش برندست
تو قفس اسیرن اما،با دو بال،عشق و رویا
میرسن به هم هزار بارچشم به راه صبح فردا
میکشن عکس دو تا قلب رو تن،سرد،یه میله
آرزو دارن که تا صبح دلاشون از غم نمیره
کاش می شد که آرزو شون،جون واقعی بگیره
ولی افسوس که دلاشون،توی این قفس میمیره
من به عشقت امشب اما،دل یک قفس شکستم
با دو خط شعر و ترانه،دل و از قفس گسستم
میدونم که واقعیت،از یک رویا جون می گیره
میدونم که آرزومون،رنگ واقعی می گیره