فروغ ِ چشمانت به من آموخته است
امشب باران مي بارد وزمين دوباره سبز
ايكاش يكبار به انبوه كوچه ي اقاقيها نظر كني
من امشب ابر ِ چشمان ِ خاكستريم را
ميهمان ِ آسمان ِ مژگانت مي كنــم
بايد رها شــــوي
ح - ب
تــــــوهـــــم
28/02/1387