• وبلاگ : 
  • يادداشت : رويش عشق
  • نظرات : 1 خصوصي ، 70 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    كسي كه بر سر نرد جهان قمار نكرد
    خوش آن كه از گل مسموم باغ دهر رميد
    به تيه فقر، از آن روي گشت دل حيران
    نداشت ديده تحقيق، مردمي كاز دور
    شكار كرده بسي در دل شب، اين صياد
    سپهر پير بسي رشته محبت و انس
    مشو چو وقت، كه يك لحظه پايدار نماند
    برو ز مورچه آموز بردباري و سعي
    غبار گشت ز باد غرور، خرمن دل
    سفينه اي كه در آن فتنه بود كشتيبان
    مباف جامه روي و ريا، ه جز ابليس
    كسي ز طعنه پيكان روزگار رهيد
    طبيب دهر، بسي دردمند داشت وليك
    چرا وجود منزه به تيرگي پيوست
    ز خواب جهل، بس امسالها كه پار شدند