به نام خداي بهارآفرين
... چنان از سوختن شادانم كه شعله هاي آتش غبطه مي برند بر صبوري ام، چنان مي سوزم كه اشك مي گريد بر خاكسترم، و چنان مي گريم كه خاكستران رها شده بر باد به طواف اشكهاي سرگردانم مي روند، من پروانه ام و سوختن، عادت ديرينه ي من ...
...
ممنون كه حرم دل من رو قابل ميزباني قدوم مهربونت دونستي
سبز باشي و برقرار به بلنداي سرو