خدایا ... در این دنیای خاکی دلهایمان پر از لکه های سیاه معصیت است که فقط بخشش بیکران توست که این لکه های سیاه را به نور و روشنایی تبدیل خواهد کرد.
خداوندا ، در حضور تو آرام می گیریم و اعلام می کنیم که تو ، تنها خدای این عالم ، حاکم این جهان ، قادر مطلق و زمامدار بی چون و چرای خلقت هستی .
در حالی که به قدوسیت مهیب و جلال عظیم تو می اندیشیم و در قدرت بى کران و حاکمیت مطلق تو تعمیق می کنیم ،ترس تو را در دل خود جای مید هیم
ترسى آکنده از عشق و احترام .
ترا به دلیل شخصیت بى نقص ، حکمت بی پایان ، و عدالت مطلقت ستایش می کنیم و به خاطر رحمت جاودان ، فیض بی همتا ، و خشم عظیم تو در برابر گناه
تو را می رستیم .
در دل خود سر تعظیم فرود مى آوریم و در حالى که زیبایىخیره کننده و شخصیت جذاب تو را میستاییم در برابر تو زانو می ز نیم و اعتراف میکنیم که بزرگترین نیاز
ما دست یابى مکاشفه اى عظیم از وجود تو و محبت پیمایش ناپذیر توست .
از تو فرو مایه می خواهیم که این نیاز را در ما ببینی
دعای ما این است که :
طریق خود را به ما بیاموز تا تو را بشناسیم و در حضور تو فیض یابیم .
از تو سپاسگذاریم که درخواستهای صادقانه و قلبى ما را پاسخ خواهی داد ، ای خالق محبت
خدا.........مهربانی ...........عدالت........
آهسته و بی دغدغه گامهایم را روی برگها گذاشتم،گورستان نارنجی در نظرم
مثل بوستانی پر گل آمد و قامت بر افراشته سپیدارهای زرین پوش،همچو پناهگاهی
بی اتکا در برابر تابش بی رمق خورشید در مقابلم جلوه گر شد.سرمست از باده زندگی در
زیر این همه زیبایی و شکوه پاییز،گام بر داشتم و در حیرت زیبایی مرگ درختان به فکر فرو رفتم
مگر می شود جز در قاموس خدا،جای دیگر،مرگی بدین زیبایی یافت؟پرواز روح زندگی گیاه را اینگونه
رویاگون تماشا کرد و بر خزانش اشک نریخت ؟ به راستی ، مگر می شود........................................